آنان که در خانه ی شاهانه اند از درد ملت همه بیگانه اند
باز بوی باورم خاکستریست صفحه های دفترم خاکستریست
پیش از اینها حال دیگر داشتم هر چه می گفتند باور داشتم
بازهم بحث عقیل و مرتضی است آهن تفتیده ی مولا کجاست
نه فقط حرفی ازآهن مانده است شمع بیت المال روشن مانده است
دستها را باز در شبهای سرد ها کنید ای کودکان دوره گرد
مژدگانی ای خیابان خوابها می رسد ته مانده ی بشقابها
در صفوف ایستاده بر نماز ابن ملجم ها فراوانند باز
سربه لاک خویش بردیدای دریغ نان به نرخ روز خوردید ای دریغ
گیر خواهد کرد روزی روزیت در گلوی مال مردم خوار ها
من به در گفتم ولیکن بشنوند نکته ها را مو به مو دیوارها
با خود گفتم تو عاشق نیستی آگاه از سر شقایق نیستی
هرقدردریا شدن کار تو نیست شیعه ی مولا شدن مال تونیست
انصافمان کجاست؟
در موردعکسهای زیر خودتان قضاوت کنین:
چرا باید یکی اینقدر راحت بخوابد ولی دیگری نه؟
خانهای عکس بالا محترمتر از دختر خانم عکس پائینی اند؟
عید سعید غدیر خم مبارک!!!