• وبلاگ : عكسستان
  • يادداشت : شهادت مولاي متقيان + شبهاي قدر
  • نظرات : 0 خصوصي ، 25 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    ايليا هم به خيل شهدا پيوست

    ((انا لله و انا اليه الراجعون ))



    ضايعه دردناك عروج عاشقانه مهندس ايليا پطروسيان مدير وبلاگ لوح دل قلب همه عزيزانش رو به غم و درد آكنده كرد. هنوز باورش برام سخته كه ديگه داداش ايليا در بين ما نيست. ميدونم همه خانواده و همه دوستاش هنوزر هم در بهت اين خبر دردناك به سر مي برن . داداش ايليا باور نبودن سخته. خيلي سخت. اما من يقين دارم كه تو هستي . حاضر تر از هميشه . زنده تر از همه ما. ميدونم كه خاطرات خوبت ، حسن خلقت ، مهرباني بي نظيرت و ايمان خالصت هميشه در ياد و خاطر همه ما هميشه زنده است. هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق.... ايلياي عزيز اعتراف مي كنم كه به تو غبطه ميخورم. چقدر مثل تو بودن خوب و در عين حال چقدر سخته. مثل تو رفتن هم سعادت ميخواد. زندگي به اين پرباري و هجرتي اين چنين عاشقانه. در روز شهادت مولايت علي ؛ در مسير ، جمكران ،با نيت زيارت مهدي فاطمه (س) درست همانگونه كه خواسته بودي و ارزو داشتي. خوش به سعادتت داداش


    بسوزان هر طـــريقي مي پسندي
    كـه آتش از تو و خاكـستر از من


    بكش چون صيد و در خونم بغلطان
    تماشا كردن ازتو، پرپرگشتن ازمن


    ندارم چون مطاعي ديگر اي عشق
    بگير انگشت و اين انگشتر از من


    مـــرا كـــن زائــــر بـــاباي زيـــــنب
    كه خـون ســر از او چـشم تر از من


    براي ديدن اندازه واقعي تصوير کليک کنيد


    خدايا مارا هم لايق چنين رجعتي قرار بده. آمين يا رب العالمين


    دوستان عزيز وبلاگ نويس شما مي تونيد جهت تسليت دادن به پدرو مادر ايلياي عزيز به وبلاگ لوح دل مراجعه كنيد


    دوستان خوبي كه ميخواهند همراه باما براي شادي روح ايلياي عزيز در ختم قرآن شركت كنند ميتونند به داداش ارميا ايميل بزنند (ermiyaa@gmail.com)و امادگي خودشون رو اعلام كنند. فقط خواهش مي كنم در صورت تمايل سريعتر اقدام كنيد تا به موقع براي شما جزء در نظر گرفته شده اعلام بشه- يا حق

    سلام وبلاگ زيبايي داريد .............موفق باشيد ......من آپ شدم

    با سلام و آروزي قبولي طاعات و عبادات شما برادر عزيز و مهربان

    عيد فطر، تجلى اوج يك ماه بندگى و عبوديت پروردگار متعال و يك ماه سازندگى و وارستگى و معراج انسانى است.

    طلوع اشعه پرفروغ خورشيد اين عيد سعيد، براى كسانى كه از فيوض و بركات اين ماه استفاده كرده اند، ظهور بارقه ملكات و فضائل انسانى را نويد مى دهد و از اين رو نه تنها كوشش و مجاهدات و پرواز در اوج ملكوت و مقامات بندگى حق را پايان يافته نمى بينند، بلكه اين روز مبارك را سرآغازى نوين براى استمرار حركت سازنده خويش مى يابند و با توانى كه از بركات اين ماه مبارك به دست آورده اند، در جهت سازندگى و تهذيب نفس و مبارزه با شيطان درون و شركت فعال در ابعاد اجتماعى جامعه انقلاب اسلامى و مقابله با شياطين و جباران برونى و ابرقدرتان خونخوار جهانى تا نيل به هدف و آرمان والاى الهى خويش به سير تكاملى خود ادامه مى دهند.

    اينان نهالى را كه در طول اين يك ماه از فضائل و ملكات پاك انسانى و الهى، در زمين دل خويش غرس كرده و با آب بندگى و محبت و معرفت پروردگار متعال و اهل بيت نبوت عليهم السلام و بخصوص امام زمان (عج) آن را آبيارى كرده اند، مواظبت مى كنند تا بعد از ماه مبارك از بين نرود، بلكه روز به روز آن را با همان آبيارى و مراقبت هرچه بيشتر بارورتر مى سازند. عيد فطر مظهر عظمت و مجد و شوكت و تجليگاه صلابت و عزت و كرامت مسلمين است و عيد فطر مبارك است بر آنانى كه با فداكارى ها و ايثارها به هويت و شخصيت اصيل و جايگاه رفيع و منيع خود بازگشته و در واقع به اين «عيد»، «عود» كردند.
    آرى اين روز بزرگ براى كسانى عيد و موجب افتخار، مباهات، سرور و خشنودى است كه از حضيض حيوانيت و رذيلت به اوج انسانيت و فضيلت و از مدارج پست و منحط بردگى و ذلت و زير يوغ استعمار و استكبار زيستن، به معارج والا و متعالى آزادى و آزادگى و زندگى در سايه حاكميت خدا و دين او و مبارزه و ايستادگى در برابر دشمنان خدا پرواز كردند.

    از دلتنگي ديگري گفته ام... باراني باشي.

    ( بنام تو اي آرام جان )



    فرارسيدن عيد سعيد فطر ، عيد تطهير روح و فطرت ، بر همگان مبارك باد


    در ماه هستي بخش و مبارك رمضان كه گستره ي نور رحمت الهي ، جهان را در برگرفت ، ما را در كشتي نجات بخش طاعت و عبادت جاي دادند و با ريسمان محبت حضرت حق ، از حلقوم امواج نافرماني نجاتمان بخشيدند

    خوشــا دردي كـــه درمـــانش تو باشي


    خوشـــا راهــي كــه پـايـانش تو باشي


    خوشـــا چشمي كـــه رخـسـار تو بيند


    خوشــا ملكي كــه سلطانش تو باشي


    همه شادي و عشرت باشد اي دوست


    در ان خــانــه كــه ميهمانــش تو باشي


    مجددا حلول ماه شوال و فرارسيدن عيد قبولي طاعات و عبادات ، عيد خجسته ي فطر بر همگان تبريك و تهنيت عرض مي نمايم

    salam azizam up kardam bia pisham...........oon dafam dir omadi yekam azat delkhorama:D

    سلام به روشني آفتاب به دوستان خوبم مرسي که بهم سر ميزنيد من به روز م

    ومنتظر شما دوستان خوبم هستم شاد باشين/

    دلم برات تنگه.....توي اين روزهاي خاکستري و ابري....وقتي که

    نسيم به صورتم ميخوره.... دست هام، دست هاي تو رو ميخوان.....تا منو از ميون اين روزگار شلوغ رد کني..... محو بشم...... نيست بشم......از ميون آدم هايي که منزلت عشق رو نچشيدن..... يا چشيدن وقدرشو نميدونن.....

    دلم برات تنگه......

    وقتي که بارون مياد ومن بدون چتر..... تنها.....تنها وآروم..... صبور وبردبار.....

    خودم رودست ابراي سياه ميدم.....تا بر من ببارند.....شايد کمي از درد فقدان تو رو از

    فقط چقدردلم براي چشمات تنگ ميشه....وقتي که چشمام به عمق چشم هاي تو خيره ميشه.....

    هنوز منتظرم......

    التماس دعا

    سلام ... شرمنده من دو هفته اي نبودم ممنون سرزدي سه شنبه تولدمه يه دفعه همون موقع آپ ميکنم از همين الانم دعوت کردم که حتما بياي ... شاد باشي

    shahadate emam alio tasliat migam azizam

    پس كي تمام مي‌شود اين مسير ناآرام ؟ اين راه كه اينقدر طولاني نبود !

    اين‌قدر ناآرام نباش كه با هر لرزش تو، طوفاني در دلم برپا مي‌شود .

    كاش گريه چند

    لحظه امانم مي‌داد . مي‌ترسم آخر از دستم رها شوي .

    كاش پاهايم اين چند قدم را تندتر و محكمتر برمي‌داشت .

    مي‌داني چرا اين‌قدر نگرانت هستم ؟ مي‌داني ؟

    وقتي شنيدم تو مي‌تواني داروي‌دردهاي مرا، دارو باشي و مرهم‌زخمهاي مرا، درمان ، برقي از اميد در دلم پديدار شد .

    هيچوقت به اين زيبايي نديده بودمت و هيچگاه اين‌قدر نگرانت نبودم .

    حالا فهميدي اضطرابم به خاطر چيست ؟

    اما نه تو چه مي‌داني يتيمي چيست ؟ ولي من . . . بار اول كه يتيم شدم همه غمهاي عالم بر دلم سنگيني مي‌كرد تا او را پيدا كردم ؛ نه ، او ما را پيدا كرد و حرارت خورشيد نگاهش زمستان يتيمي را از دلمان برد و دوباره بوي‌نسيم بهار مهر در زندگي ما . . .

    خدا را شكر .

    انگار رسيديم ، آري ، رسيديم اما ببين آن مرد كه سر بر ديوار نهاده كيست ؟ چه مي‌گويد با ديوار ؟ چرا شانه‌هايش لرزان است ؟ نگاه كن گاهي سر به آسمان برمي‌دارد و چيزي مي‌گويد .

    خوب گوش كن ؛ كائنات را به آرامش مي‌خواند . گويا اوست كه سكّان‌هستي‌را به دست گرفته .

    آه ! او حسن (عليه‌السلام) است . ما دير رسيديم اي كاسة شير .

    امشب دل مومنين هوايي است امشب همه لحظه ها خدايي است

    امشب نفس دل تو هاتف

    همچون نفس مرغ قفس وقت رهايي است

    شبي چنين طناز – پر از هزاران راز، غريب و گرد آلود، دلم مسافر بود.

    به گوشه خلوت ، تنهايي همدمم بود و ثقل دوري و غربت.

    دلم تحمل کرد، دمي تامل کرد و يک بهار معنا زحنجره گل کرد:

    کاي يار، اي دور ازمن، ببين که غربت يک عمر با من است امشب.

    با يادت دمسازم و دلم بي قرار و توسن است امشب.

    دمادم آتش هجران اگر چه مي بارد، ولي چه غم ما را ؟

    که عاشقيم و مجازات عشق سنگين است. هماره ياد تو بودن، جرم ما اينست.عشق و ياد يار آري يک سراب ، بوي وصل اودروغي ناب ناب . لحظه ها هم بوي رفتن مي دهند ،

    يا نمايش از شکستن مي دهند و مرا اين بس که به ياد تو زنده ام

    و بسوي تو ساري و رونده .

       1   2      >