• وبلاگ : عكسستان
  • يادداشت : ماه رمضان مبارك.....
  • نظرات : 2 خصوصي ، 43 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    تن آدم‌ها تن پوش مي‌خواهد و روح آدم‌ها، روح پوش.
    هر دو محتاج لباسند؛ لباسي كه گرمشان كند، لباسي كه پناهشان باشد، لباسي كه ...
    خيلي‌ها اما اين را نمي‌دانند و روحشان لخت و عور و بي‌لباس مي‌ماند. و چه روح‌ها كه از سرما يخ زده‌اند و چه روح‌ها كه تب كرده‌اند و چه روح‌ها كه از بي‌لباسي مرده‌اند!
    تن پوش را مي‌شود خريد و مي‌شود قرض گرفت و مي‌شود به خياطي سپرد تا آن را بدوزد. روح پوش را اما از كجا بايد آورد؟ كه هر تارش و هر پودش را بايد خودت ببافي. به عشق و به اشك، به داغ و به درد، به صبر و به سكوت.
    و تازه آن لباس كه به هزار قصه و به هزار غصه بافتي‌اش، لباس تا هميشه‌ات كه نيست. لباس روح هم تنگ و كوچك مي‌شود.
    لباس روح هم چرك و چروك مي‌شود. لباس روح هم پاره، پوره و كهنه مي‌شود. لباس روح هم ... و لباس روح من هم پاره است و هم كوچك و هم چرك و هم چروك.
    نه، اين روح پوش نخ نماي وصله‌دار ديگر مرا گرم نخواهد كرد. بايد لباسي از آتش بدوزم، لباسي از آتشفشان.
    بايد لباسي از آفتاب ببافم. لباسي از عشق، از گدازه، از مذاب.
    بگذار بروم، زمستان است و روحم لباس ندارد